ما دو نوع متعصب داریم:
1-مذهبی متعصب متحجر
2-ضد مذهبی متعصب متمدن!!
که اولی به عنوان
نمونه: مدفون کردن زن است در گورسیاه چادر
و از او ساختن رُباتی گوش بفرمان بنام حاج خانم! و سخت
افزار
رختخواب،ولو پشت شتر!! و زمینِ تکثیر فرزندان بیشمار
برای رفع نیاز برنامه
شهادت امت شهیدپرور.حاج خانمی اسیر!
شعار دروغین و جعلی حق دادنی نیست ! بلکه گرفتنی است،
که بر سر زبان ملت افتاده، و شعاری غلط که دائم تکرارش میکنند،
بدترین ضربه را به حق و حقوق حقۀ مردم می زند! زیرا ناآگاهانه
پذیرفته
ایم،که اگر حقمان را بند و ما دنبالش نرویم، اشکال
گفت: در زیارت کربلا همسر و مادرم شهید شده اند !
گفتم: مگر نمیدانستند که
هنگامه ی جنگ است
و زیارت کربلا مستحب است و حفظ
جان واجب !
نص صریح قران است: لا
تلقوا بایدیکم الی التهلکه(195-بقره)
خودتان را با دستهایتان به
مهلکه ی بیچارگیها نیندازید!
مدتی پیش دوستی از اینکه چرا برادرش تحت تاثیر سنی های بدتر از
کافر(بزعم او)اسم پسرش را گذاشته
عثمان! به شدت عصبانی شده و
چون
ماربخودش میپیچید و فحاشی میکرد.و من میخندیدم با ناراحتی گفت:
تو
هم که همیشه مسخره میکنی!گفتمش به این میخندم که اسم پسر خودت
تیمور است !!
گفت: در زیارت کربلا همسر و مادرم شهید شده اند!
گفتم: مگر نمیدانستند که هنگامه ی جنگ است؟
و زیارت کربلا مستحب است و حفظ جان واجب !
نص صریح قران است: لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه
خودتان را تعمدا به مهلکه و بیچارگیها وارد نکنید !
از اهم وظایف صدا و سیمای جمهوری ضد اسلامی،
عادی کردن مشکلات و معضلات و مصائب، بوسیله دستهای پیدا و پنهانِ
افرادی چون مهران مدیری ها در کشور است. یعنی فقر و فساد و فحشاء
و اختلاس و
یهای نجومی،و ظلم و جور و ستم در کشور را
که باید بطور
طبیعی موجب خشم و خروش و شور و شورش شود،جوری
من وفاداری میخواهم از او
تا بسوزم در ره او من وجود خویش را
او مهربانی خواهد از من همچو صبح دلنشین
تا که من در
او بمیرانم شب تشویش را
Mohammad-erfan.mihanblog.com
Sheroerfan.blog.ir
عرفان و اعتراض
همه ی انسان ها بی استثناء ،آزاد به دنیا می آیند
اما اکثرآن ها، اسیر از دنیا می روند!
زیرا برغم آنکه اراده خداوند ناظر برآزادی
انسان است
اراده انسان ،
در جهت اسارت خویش است!
Mohammad-erfan.mihanblog.com
Sheroerfan.blog.ir
عرفان و اعتراض
انسانِ گرفتار استسقاء
عطشِ پایان ناپذیرِ خواستن و دلبستن!
به امید وفورْ . لذت بردن.
و سپس،
اندک اندک گُسستن محتومْ - و رنج بردن
لذّت داشتنِ فرزند و شهود بر مرگش
لذتِ دل در گرو محبوبی نهادن ، وبی وفایی و ترکش
به ثروت و قدرت دل بستن و به دیگران سپردنش
لذت نازیدن به زیبایی و وجاهت ، و پیری ربودنش
به سلامتی و قدرت متّکی شدن ، و بیماری و سستی بردنش !
دلم می سوزد
دلم می سوزد برای کادرهای
درمانی،مبارزینِ آسمانیِ
این بلای زمینی! که تهی از ابتدایی ترین مومات
ایمنی
باید در مقابل ویروسی ناشناخته،جان
درکف نهاده،
و از مردمی که بی مبالات
اند و ناسپاس ، و خود در اندیشه
درباره این سایت