انسانِ گرفتار استسقاء
عطشِ پایان ناپذیرِ خواستن و دلبستن!
به امید وفورْ . لذت بردن.
و سپس،
اندک اندک گُسستن محتومْ - و رنج بردن
لذّت داشتنِ فرزند و شهود بر مرگش
لذتِ دل در گرو محبوبی نهادن ، وبی وفایی و ترکش
به ثروت و قدرت دل بستن و به دیگران سپردنش
لذت نازیدن به زیبایی و وجاهت ، و پیری ربودنش
به سلامتی و قدرت متّکی شدن ، و بیماری و سستی بردنش !
درباره این سایت